در بیان شهادت حضرت علی اصغر (ع)
اولین جمعه ی ماه محرام الحرام .. بزرگداشت جهانی حضرت علی اصغر (ع)
گهواره شد تابوت تو لای لای علی .. لای لای علی ای طفلک نخورده شیر لای لای علی .. لای لای علی
سلام بر حسین (ع) . سلام بر لب تشنه علی اصغر . سلام بر حضرت قاسم بن الحسن . سلام بر علی اکبر حسین . وسلام بر حضرت قمر بنی هاشم ابی الفضل العباس سقای کربلا . سلام بر عمه سادات حضرت زینب کبری علیها السلام . وسلام بر عاشقان امام حسین . وسلام بر صبر کنندگان .
عزیزان اولین جمعه ی ماه محرم الحرام (اولین جمعه ی دهه عاشورا) روز جهانی باب الحوائج حضرت علی اصغر (ع) . روز طفل شیرخواره اقا امام حسین (ع) . می خواهیم از طفلی شش ماه بگوئیم . به زبان پدر و مادرش .
رباب : حسین جان . امروز علی اصغر آرام نمی گیرد . شیر هم نمی خورد . هر کاری می کنم نمی توانم او را آرام نمایم زیرا او تشنه است . لبهایش از تشگنی خشک شده است . روی دستانم دارد پر می زند . بیا این طفل بگیر و ببر سیراب نما . آقا امام حسین : علی اصغر را روی دست گرفته است ومی گوید این طفل را بگیر وببر سیراب نمائید به من برگدانید . آن یزیدیان سنگدل و بی رحم آن طفل را سیراب که ننمودند گلوی آن نشانه گرفتند توسط حرمله سنگدل نشانه گرفته شد . با خون علی اصغر روی عبای پدر نوشته شد بابا جان ! من به جدم پیوستم منم رفتم خدا حافظ . آقا امام حسین (ع) بچه را به طرف آسمان گرفت و گفت خدایا این را به تو هدیه کردم وخون گلوی علی اصغر به أسمان پاشید. و به طرف خیمه روم ؟ جواب مادرش را چه دهم ؟ او علی اصغر را داده بود سیراب نمایم , اکنون جسمی بی جان تحویلش دهم ؟ .
عزیزم علی اصغر چرا آرامی ؟ چرا با بابا سخن نمی گویی ؟ چرا با آن چشمان قشنگت بابا را نگاه نمی نمایی ؟ بابا جان چگونه به خیمه روم در حالیکه خواهرت رقیه وسکینه و مادرت و عمه ات زینب واهلبیت چشم انتظارند . خدا ببخشاید یزیدیان را که فرزندم را سیراب نکردند! چگونه قلب سنگشان گلوی تو را نشانه گرفتند؟ آقا امام حسین پشت خیمه رفتند و شروع کردند به کندن زمین که علی اصغر را در آن گذارد که ناگهان رباب متوجه شد به آقا امام حسین شتابان دوید. حسین جان ! علی اصغرم چه شد ؟ چرا فرزندم آرام است ؟ چرا صدا نمی دهد؟ آقا امام حسین جواب دادند که او به جدش رسول خدا پیوسته . او امانتی بود نزد من وشما . او را به خدا برگرداندیم . رباب علی اصغر را در بغل گرفت آنقدر گریه کرد و ناله کرد که ندا آمد یا حسین : فرزند را را از مادرش جدا نما که اکنون لحظه دیگر مادر هم جان می دهد. آقا امام حسین یکمرتبه متوجه خاطره شهادت مادرش شد. آقا امام حسین رباب را دلداری داد و اهلبیت را به صبر سفارش داد.
خدایا رباب از شیر نخورده علی اصغر بگرید یا شهادت علی اصغر حسین . خدایا تو شاهد بودی که چه حالی داشتند .. ای کسانیکه بچه ندارید یک علی اصغر از علی اصغر امام حسین بخواهید که واسطه شود خدا بهتان بدهد , وای جوانان دختر و پسر ازدواج نمائید و خدا به شما علی اصغر دهد . و اما گوش نمائید از رباب کنار گهواره خالی :
ای اصغر شیرین سخن لای لای لای
ای فرزند عزیز من لای لای لای
اصغر بخواب به خواب ناز لای لای لای
رود اصغرم رود اصغرم لای لای لای
تاج سرم تاج سرم لای لای لای
گهواره شد تابوت تو لای لای لای
خون گلو شد قوت تو لای لای لای
ای اصغر شیرین زبان لای لای لای
رود اصغرم رود اصغرم لای لای لای
ای طفلک نخورده شیر لای لای لای
قربان آن لب تشنگیت لای لای لای
تا که بگویم رود رود لای لای لای
بر سر زنم گویم سرود لای لای لای
پشت خیمه قبر تو است لای لای لای
مادر فدای تشنگیت لای لای لای
کرببلا کرببلا لای لای لای
امروز شده صحن عزا لای لای لای
بیاییم دلهای خودمان را گره زنیم به دل رباب و علی اصغر و دعا نمائیم این گره محکمترشود و ازخدا بخواهیم که دلهای مارا و فکرهایمان را کربلایی کند. و برای شادی روح بلند علی اصغر حسین و همه شهیدان دشت کربلا و کربلای ایران صلوات و قرائت فاتحه.