ای بانوی بزرگ کرامت! ای خورشید احسان! در شمع گرم دستانت، نهال نوپای اسلام جان می گرفت و به درختی تناور تبدیل می شد. در آن زمان بت و شمشیر و شیطان، که دختران، عروس گورها می شدند و دستان سرد خاک، گرمای زندگیشان را می سترد، لطف رنگین احساس و یاری ات، رسول خدا (ص) را از تنهایی بیرون می آورد و انتظار نبوت او را می کشید. هجران تو چنان سخت بود که سال وداع تو را "عام الحزن" نام نهادند. هنگام وفات 65 سال داشت و پیغمبر(ص) او را در حجون دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت. آری سخن از بانوی مجلله ای است که یاور و شریک محمد (ص) بود و تبسمش کوله بار اندوه و دردها را از محمد (ص) سبک می کرد. او خدیجه است ،همان بانویی که پیمبر در کنارش غم و اندوه های خویش را به فراموشی می سپرد. این بانوی بزرگ پانزده سال قبل از عام الفیل و 68 سال قبل ازهجرت نبوی در شهر مکه دیده به جهان گشود وپس از65 سال زندگی با شرافت و فضیلت سرانجام در دهم رمضان سال دهم بعثت و سه سال قبل ازهجرت رسول خدا به مدینه به لقاءالله پیوست. پدر و مادر خدیجه با چند واسطه به « لویّ بن غالب» می رسد که جدّ اعلای پیامبر خداست و مادر مادر خدیجه «هاله» دختر عبدمناف از اجداد پیامبر اسلام است بنابراین حضرت خدیجه سلام الله علیها هم از طرف پدر وهم از سوی مادرش با پیامبر اسلام هم نسب است. هنگام ازدواج عمر شریف رسول خدا 25 سال و عمر خدیجه 40 سال بود. ثروتش از همه قریش بیشتر بود و اهالی مکه با اموال او پیش از آنکه با پیغمبر (ص) ازدواج کند تجارت می کردند و خدیجه پس از ازدواج با پیغمبر هر چه داشت به ان حضرت بخشید و این ثروت هنگفت از پایه های تشکیل دهنده دعوت اسلام به شمار می رود. حجت الاسلام ادیب یزدی کارشناس مذهبی درباره ازدواج پیامبر با خدیجه می گوید :امر ازدواج بانوی مجلله صدر اسلام حضرت مستطاب خدیجه کبری و وجود ارزشمند رسول اکرم (ص) از اموری است که گویا در اسمانها پیش از هر جای دیگر محقق شده بود. وی گفت: این ازدواج پیوند مبارکی را تشکیل داد که حاصل ان ایجاد مقدمات برای پدید امدن نسلی بود که سلسله الذهب عالم هستی قرار گرفت و در صدر ان نسل ، وجود سیده النساء العالمین حضرت فاطمه زهرا (س) بود که خودشان مادر و اصل و ماهیت عصمت و بنیان همه نیکی ها و ارزشهای الهی در همه عوالم وجود بود. حجت الاسلام ادیب یزدی این ازدواج را امری معمولی و ظاهری نمی داند و از ان به عنوان امری الهیه تعبیر می کند و می گوید : بزرگترین اراده پروردگار جهانیان در ضمن این ازدواج تحقق یافته است. محمد ابراهیم آیتی در کتاب چکیده تاریخ پیامبر اکرم (ص) اورده است : ام المؤمنین حضرت خدیجه در چهل سالگى به ازدواج رسول خدا در آمد و از ایشان صاحب سه پسر و چهار دختر شد و همه فرزندان رسول خدا جز "ابراهیم " از وى تولد یافتند. سخن از اسلام خدیجه گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستین است. همه امت اتفاق نظر دارند که خدیجه نخستین بانویی است که اسلام آورد. در زمانی که پیامبر گرامی از اذیت و آزار و دشواریها رنج می برد، آنجا کسی بود که از بار اندوه و غمهای او می کاست و موجب می شد که غمها و اندوه خویش را به فراموشی سپارد. او تنها خدیجه همان زن با ایمان بود، همان زن گرانقدری که یاور و شریک محمد (ص) بود. ایمان خدیجه پیغمبر را از یک آینده درخشان و با شکوه برای دعوت خبر می داد و استواری عقیده اش دلیلی بر آغاز پیروزی بود. اموال خدیجه در ایام محاصره سیاسی اقتصادی کلید شکست این محاصره بود. او مواد مصرفی را چندین برابر قیمت واقعی اش برای غذای کسانی که میان امت بودند می خرید تا اینکه سالهای محاصره اقتصادی با سلامت و رهایی امت سپری شد و حیله قریش با شکست و ناکامی مواجهه گردید. رسول گرامی (ص) به خاطر صداقت و امین بودن که از او نمایان شده بود به صادق و امین معروف بود و خداوند حاضر و ناصر چنین می خواست که خدیجه دارای سیره ای باشد که بدان از همه زنان منحصر بفرد باشد، به همین جهت در دوره جاهلیت به طاهره معروف بود و همین لقب برای شرف و افتخار او کافی است. محمد علی بحر العلوم در کتاب زنان صدر اسلام می نویسد: "ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روی زمین چهار خط کشید و گفت آیا می دانید این چیست؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. پس رسول خدا (ص) فرمود: بهترین زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم زن فرعون. " مناقب خدیجه فراوان و او از میان زنان کسی است که به مرحله کمال رسید. او خردمند و با جلال و متدین و پاکدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پیغمبر (ص) او را ستایش می کرد و بر دیگر زنان مؤمن برتری می داد و او را بسیار بزرگ می داشت تا جائیکه محمد علی دخیل در کتاب "خدیجه از زنان بزرگ اسلام " می نویسد: عایشه می گفت: به زنی رشک نبردم آنچنان که به خدیجه حسد ورزیدم زیرا که پیامبر (ص) بسیار زیاد از او یاد می کرد. بسبب فداکاری شگفت انگیز این بانوی پارسا، پیامبر (ص) او را بسیار بزرگ می داشت. سه سال پیش از هجرت، در تلاطم وقایع وتند باد مصائبی که از سوی قریش و سایرین بر پیامبر (ص) وارد می شد شعله فروزان رنگ باخته، به خاموشی می گرائید رسول اکرم (ص) به سادگی نمی توانست این خبر دلخراش را بپذیرد. او بدین ترتیب انسانی را از کف می نهاد که عالی ترین نمونه وفا و فداکاری و جامع ترین بیانگر راستی بود. آخرین سخن خدیجه هنگامی که بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائی که در راه پیامبر(ص) دیده بود کم ارج تر نبود. لحظه ای که شبح مرگ بر چهره او سایه افکنده بود به پیامبر چنین می گوید: « ای رسول خدا ...... من در حق تو کوتاهی کردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اکنون، دل در طلب چیزی داشته باشم، خشنودی توست.» کلمات بر لبان پاکش می لغزد و آخرین نفسهایش را با خشوع و ایمان بر می آورد ...... خدا خدیجه را رحمت کند. آن نمونه بارز زن مسلمان که برای عقیده و رسالتش پیکار کرد.
منصور حسین آبادی پختگی عطر خود به همراه دارد.
زیبایی سرشاری به انسان هدیه میکند.
هوش به ارمغان میآورد، ذکاوتی در کمال.
تمام وجود را به عشق فرا میرویاند.
اکنون انسان تنها یک گُل عشق است.
هر حرکت عشق است و
هر بیحرکتی باز هم عشق;
زندگی عشق است و
مرگ باز هم عشق