اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و در باره کسانى که از جنگ در کنار او کناره جستند ، فرمود : ] حق را خوار کردند و باطل را یار نشدند . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----559177---
بازدید امروز: ----79-----
بازدید دیروز: ----86-----
mansour13

 

نویسنده: منصور حسین آبادی
یکشنبه 87/9/17 ساعت 11:14 عصر

....باز هم عرفه،

باز هم عرفه، با همه راز و رمزهایش از راه رسید؛ روزى پر از شور و شیدایى و شناخت؛ روز خوشه‏چینى بندگان از پهن دشت معرفت الهى؛ روزى که نگاه قلب‏ها، بیش از همیشه به آسمان است؛ روز چشم‏هاى بارانى و نیازهاى آسمانى.

آرى، عرفه، روز بازگشت عارفانه است از کج‏راهه گمراهى و تاریکى، به شاه‏راه هدایت و نور...

همراه با حسین علیه‏السلام

باورت نمى‏شود که اینجا، میان این جمعیت نشسته‏اى. ناخواسته به اینجا کشانده شده‏اى. مى‏خواهى برخیزى و بروى؛ اما فضاى محفل اجازه نمى‏دهد. نگاهى به اطراف مى‏اندازى؛ همانند خود بسیار مى‏بینى، قوّت قلبى براى ماندنت مى‏شود. پیرمردى روحانى قارى دعاست؛ صداى گرمى دارد و با هر کلامش، اشک از دیده‏ها جارى مى‏شود. انگار هنوز نمى‏دانى که چرا باید اشک ریخت.

قارى مى‏خواند:

در همین روزها،امام حسین علیه‏السلام ، در مکه از خیمه بیرون رفت؛ در حالى که خاندان و فرزندانش در پى ایشان بودند و در کنار کوه. با چشمان اشکبار و دست‏هاى رو به آسمان، همین دعاى عرفه را زمزمه کردند؛ شما هم خود را همراه فرزندان امام حسین علیه‏السلام بدانید که از خانه بیرون آمده‏اید و پشت سر آن حضرت، بر دعاى امام آمین مى‏گویید.

ناگهان، قلبت متلاطم مى‏شود. احساس همراهى با فرزندان امام حسین علیه‏السلام دلت را تکان مى‏دهد؛ گویى گرماى وجودشان را احساس مى‏کنى! اشک‏هایت چون سیل جارى مى‏شود؛ احساس مى‏کنى گمشده‏ات را یافته‏اى. هم‏نواى جمعیت مى‏شوى: «الهى العفو»

اگرچه دیر...؛ ولى آمدیم

چه‏قدر شیرین است ساعت‏ها در بر دوست نشستن و زمزمه «الهى الهى» بر لب داشتن؛ ساعت‏ها بر کرانه اقیانوس معرفت دعاى عرفه نشستن و پاى در خنکاى آب زلالش شستن!

چه‏قدر زیباست بازگشت همگانى بندگان فرارى به آغوش مهربان خدایى که همه را خواهد پذیرفت؛ مگر نه آنکه خود فرموده: «اگر روى گردانان از من شدت شوق مرا به بازگشت‏شان مى‏دانستند، از نهایت شعف جان مى‏دادند»؟!

الهى! این کهکشان بى‏نهایت رحمت تو و این بندگان کوچک شرمسار؛ شاید دیر آمده‏ایم، ولى آمده‏ایم. به زلال اشک‏هاى جارى بندگان صالحت در صحراى عرفات قسم، ما دور افتادگان از حریم عشق و عرفان را بپذیر!

پیام کوتاه

روز عرفه، روز تجلى بى‏نهایت رحمت و مهربانى حضرت حق بر همه مشتاقان آستان بلند قرب الهى، مبارک باد!

نیایش چند صفحه‏اى عشق

عرفه، دلکده‏اى است وسیع که روشنى‏اش را هزاران قلم هم نمى‏توانند بنگارند. هر کسى در این روز مى‏آید و کلمات پر از اشک خود را از لابه‏لاى نیایش چند صفحه‏اى عشق بیرون مى‏کشد.

زیباترین جشن رهایى زیر این چرخ کبود، ساعات خوش اشک‏ریزى است. شاید بتوان گفت لحظه تولد فلسفه اشک، عصر عرفه است.

نام بهارى عرفه نسیمى است که غبار رنج‏ها را از دل مى‏زداید.

رو به روى دریا دلى حسین علیه‏السلام

روز عرفه، تفسیر آشکارى را رو به دل‏ها مى‏گشاید و مى‏گوید که حسین علیه‏السلام از کدام سرچشمه عرفان مى‏نوشید، که آنچنان با لب تشنه در کربلاى پر بلا شهید مى‏شود. آب‏هاى همه دریاها، اشک‏هاى همه چشم‏ها، چه‏قدر پر حسرت‏اند در برابر دریا دلى حسین علیه‏السلام !

عرفه، ما را به یاد رأفت حسین و رحمت خدا مى‏اندازد. هر کس با کوله‏اى از دغدغه‏هاى نگفته و زمزمه‏هاى پنهانى، رو به سمت ساعت‏هاى بخشودگى مى‏آید.

امروز، روز اقتدا به واژه‏هاى پر سوز حسین علیه‏السلام است و دل، اشتغال دیگرى جز تطهیر نخواهد داشت.

نقش عرفه در تکامل انسان

عرفه، اکسیر شفابخش بر پوست تاول‏زده شب انسان است.

با هر کدام از هق‏هق‏هاى عبارات مفاتیح، دست‏هاى استغاثه اشک بالا مى‏رود و روح را مى‏برد تا آن سوى نقش‏هاى جذاب بندگى و رهایى.

در حقیقت، هر دلى که از عرفه بویى برده باشد، صداى چینش خشت‏هاى تکامل را در روح خویش مى‏شنود.

گزافه نیست، اگر بگوییم هر دل به امروز که نقطه شروع سازندگى است، هزاران تحسین بدهکار است. از هر مصراع عاشقى‏اش، کتاب‏ها مى‏توان نوشت و انسان‏هایى را از نو مى‏توان ساخت.

عرفه و داغ انتظار

عرفه، یادواره‏اى از اشک‏هاى چشم به راهى نیز هست. صفحات پر تأمل امروز، دل‏ها را به تمناى وصال آن یگانه مى‏کشاند.

امروز در عرفات، حضور موعود(عج) رونق صفا است. و ما این سو با اشتیاقى پر رنگ، آرزوى آن یار و دیار را داریم. این سو به شیوه محفل جمعه‏هاى پر ندبه نشسته‏ایم و با کلمات ذى الحجه در خیمه‏هاى تنهایى خویش، بهار بهار از فراق آخرین ذخیره خدا مى‏گرییم.

 


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • تبریک مهرماه92
    اشک
    ولادت امام رضا علیه السلام
    و او که شاهد زندگی ماست...
    خدا گفت: در ملکوت من همیشه جایی برای تو هست ، بیا !
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  •  Atom 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • پیوندهای روزانه


  • مطالب بایگانی شده

  • ** مسوولیت مطالب به عهده صاحب وبلاگ می باشد** لینک دوستان من

  • لوگوی دوستان من

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  • document.write("
    "); else