سلام

خيلي جالب بود

ولي چرا ما بعضي اوقات همه چيز رو از ياد مي بريم

اصلا کي قرار ما بفهميم که خدا هيچ وقت از ما دور نيست وقتي رو به قبله افتاديمو کاري از دستمون بر نمي ياد .

خدايا کمکمون کن .

سلام بعد از جابجايي وبلاگم ادرستون رو چون لينك نكرده بودم گم كردم.خيلي گشتم اما نتونستم اين وبلاگ رو پيدا كنم.هميشه داستان هاي زيباتون رو مي خوندم و ناراحت بودم كه گم كردم اين وبلاگ رو.گفتم شايد شما يه سر به وب من و او بزنيد اما ديدم نخير شما كه يادي از خواننده ي ياسي نامتو نمي كنيد.در هر صورت الان خيلي اتفاقي در وبلاگ كلبه عشق پيداتون كردم خيلي خوشحال شدم.شما رو استاد خودم مي دونم و از نوشته هاتون درس مي گيرم.

براي مادرتون هم چي مي تونم بگم اين جور مواقع واژه ها ناتوان ميشن.انشاالله جايگاهشان نزد مادر واقعي همگي كه اين روزهااااااا.............

با اينكه خوشحالم اما دلخوريم از ياد نمي رود كه چرا شما يه سر نزديد

استاد بزرگواري چون شما بايد هم شاگرد كوچكش را نبيند و به ياد نياورد